1-     قطع شدگى وجابجايى لايه ها
2-     تکرار وگم شدگى لايه هاتغييرات ناگهانى رخساره هاى رسوبى
3-     تغييرات ناگهانى رخساره هاى رسوبى
4-     سيليسى شدن ياتشکيل کانيهاى گرمابى در روى سطح گسل
5-     عوارض سطحى گسل
6-     پرتگاه گسل
7-     اشکال مثلثى شکل
8-     عوارض فيزيکی:1- آبشار 2- درياچه هاى گسلي3- قرار گرفتن ..... در يک خط4- قرار گرفتن مخروز آتشفشانى در يک خط
        1- قطع شدگى وجابجايى لايه ها
معمولاً گسله هاى عرضى که امتداد گسل عمود بر امتداد لايه بندى است سبب قطع شدگى وجابجايى لايه ها مى شوند البته اين جابجايى ممکن است نتيجه حرکت گسله امتداد لغز باشد يا نتيجه حرکت گسله شيب لغز در هر حال اين قطع شدگى وجابجاى که عمدتاً در عکسهاى هوايى ويا در روى زمين قابل رويتند از مهمترين دلايل وجود گسل مى باشند.
       2- تکرار وگم شدگى لايه ها
گسله هاى طولى که امتداد گسل موازى امتداد لايه بندى است چه جهت شيب گسل همسو با جهت لايه بندى باشد وچه ناهمسو ،سبب تکرار يا گم شدگى لايه ها مى شود.بطور کلى گسله هاى نرمال سبب تکرار لايه وگسلهاى معکوس سبب حذف يا گم شدگى لايه ها مى شوند.
     3-تغييرات ناگهانى رخساره هاى رسوبى
مى دانيم که از ساحل به سمت مناطق عمق دريا تغييراتى در رخساره هاى رسوبى ايجاد مى شود مثلاً در مناطق ساحلى انتظار کنگلومرا يا ماسه سنگ را داريم پس اين رخساره به شيل وبعد به مارن ودر نهايت در بستر دريا به آهک تبديل مى شود.حال اگر در يک منطقه اين تغييرات جانبى بصورت تدريجى نباشد وناگهانى صورت گيرد نيمى مثلاض ماسه سنگ در کنار آهک باشد نشاندهنده وجود يک عارضه زمين شناسى بنام گسل است.
پس تغيير ناگهانى رخساره به طور جانبى از دلايل وجود گسل در منطقه است.
4- سيليسى شدن يا تشکيل کانيهاى گرمابى در روى سطح گسل
حرکت وجابجايى روى سطح گسل سبب خرد شدگى وپوک شدگى سنگهاى اطراف گسل مى شود لذا محلول هاى گرمابى که از اعماق زمين به سمت سطح در حال حرکتند مى توانند در فضاهاى خالى اطراف گسل جايگزين شوند مهمترين اين محلولها،محلول هاى سيليسى هستندکه در روى سطح گسل جايگزين شده ومعمولاً بصورت تيغکهايى روى سطح زمين پس از فرسايش خط گسل را نشان مى دهند.
5- عوارض سطحى گسل
1: آئينه گسل ، خش لغزش واشکال پلکانى
2: گسله سنگها،برش-کاتاکلاستيک –ميلونيت
3:دگرسانى شديد سنگهاى اطراف گسل-کلريته شدن –اپيدوتى شدن- اکسيد هاى آهن.
يکى از علائم گسل خود آئينه گسل است که بر روى آن اشکال پلکانى وخش لغزش وجود دارد که از روى اين آثار مى توان به نوع حرکت پى برد وعلاوه براينها به دليل شکستگى وخردشدگى سنگهاى اطراف گسل در اعماق مختلف ما با گسله سنگها مواجهيم که در اثر دگرگونى ديناميکى ايجاد مى شوند. در قسمت هاى سطحى انواع برش وسپس انواع کاتاکلاستيک ها ودر اعماق زياد انواع ميلونيت ها را داريم.
برش ها در واقع گسله سنگهايى هستند که قطعات تشکيل دهنده آنها زاويه دار ومنفصل است وبر اساس اندازه دانه هاى برش آنها را به ماکرو برش -برش- ميکروبرش تقسيم مى کنند.
-         اگر اندازه دانه ها در حد کوه سنگ باشد ماکرو برش -1
-         اگر اندازه دانه در حد شن وماسه باشد برش -2
-         اگر اندازه دانه در حد سيليت وماسه دانه ريز باشد ميکروبرش -3
سنگهاى کاتاکلاستيک گسله سنگهايى هستند که در اعماق پائين ترى نسبت به برش ها تشکيل شده اند وکاملاً پيوسته اند وبراساس نسبت قطعات تشکيل دهنده سنگ نسبت به ماتريکس سنگ آنها را به پرووتوکلاستيک کاتاکلاستيک والترا کلاستيک تقسيم مى کنند.اينگونه گسله سنگها هيچ نوعى از تورق وفولياسيون را نشان نمى دهند.
اما گسله سنگهاى نوع ميلونيت که قطعات تشکيل دهنده آنها در حد بلورهاى کانيهاى مختلف مى باشد ودر اعماق نسبتاً زياد در حرارت وفشار بالا تشکيل مى شوند. داراى تورق بوده وبراساس درصد ذرات نسبت به ماتريکس آنها را به انواع پرتوميلونيست –ميلونسيت والترا مليونيست تقسيم مى کنند.
تفاوت کاتاکلاستيک با ميلونيت :
1-     تورق در ميلونيت
2-    قطعات تشکيل دهنده ميلونيت بسيار دانه ريز در حد بلور است در حالى که قطعات تشکيل دهنده کاتاکلاستيک در حد قطعه سنگ وچندين بلور مى باشد.
3-    در اطراف گسل بدليل خرد شدگى وسنگهاى ونفوذ آبهاى سطحى سنگها به شدت دگرسان شده اند وآثار تجزيه ودگرسانى شديد مانند کلريته واپيدوتى شدن وساير اشکال دگرسانى در اطراف گسله ها ديده مى شود.
6-پرتگاه گسل scarp
پرتگاهها به سه دسته تقسيم مى شوند.
1-     پرتگاه واقعى
2-     پرتگاه قطع گسل
3-     پرتگاه مختلط
پس از مدت زمان طولانى وتاثير فرسايش پرتگاه يعنى اختلاف ارتفاع شديد بين در بلوک دو سوى گسل که در نتيجه حرکت وجابجايى گسل ايجاد مى شود.اين اختلاف ارتفاع در هنگام گسل همان مقدار جابجايى گسل است اما پس از تاثير فرسايش در زمان هاى طولانى سبب شده که يک اختلاف ارتفاع بين دو بلوک دو سوى گسل ايجاد شود که اين اختلاف ارتفاع واين پرتگاه ديگر حرکت نسبى دو بلوک وهمچنين مقدار جابجايى را نشان مى دهد
7- اشکال مثلثى شکل triangle fault
معمولاً در گسلهاى نرمال که در مرز بين کوه ودشت تشکيل مى شوند پس از مدتى تحت هجوم آبراهه ها قرار مى گيرند وچون در نتيجه گسلش سطح اساس رودخانه ها پائين رفته در نتيجه رودها بستر خود را حفر مى کنند. آنقدر اين پديده حفر ادامه مى يابد تا به سطح اساس برسد لذا در روى آئينه گسل در مرز بين کوه ودشت در حد فاصل آبراهه ها اشکال مثلثى شکلى تشکيل مى شوند که از علائم وجود گسل است.
هر چه سطح اساس دشت نسبت به کوه بيشتر باشد بستر را صفر مى کنند تا به سطح اساس برسد وآبراهه هاى کوهستان در حال حفر بستر هستند تا به دشت برسند ودر دشت مواد خود را رسوب مى دهند.اگر مسير رودخانه ها به مسر تعادلى تبديل شود کوهستان بالا رود ويا دشت پائين بيايد طسح اساس تغيير کرده که سبب رسوبگذارى (تاسطح اساس بالا بيايد) ويا حفر بستر مى شود تا سطح اساس پايين بيايد.
8- عوارض فيزيوگرافيکى
يکى از جالب ترين اشکال طبيعى آبشار است (water fall). اين آبشارها نتيجه پرتگاهها هستند وممکن است اين پرتگاه ليتولوژيک ويا گسله باشد.
نتيجه اختلاف فرسايش دردو سوى پرتگاه مى باشد.جنس سنگها کاملاً يکسان واختلاف ارتفاع نتيجه گسل باشد.
چشمه ها يکى از علائم وجود گسل هستند مخصوصاً‌ اگر در کنار هم قرار بگيرند چون گسلها بعنوان يک سر در مقابل جريان هاى آبهاى زيرزمينى عمل مى کنند لذا در يک سوى گسل سطح آب زيرزمينى بالا مى آيد وبه سطح نزديک مى شود وبه صورت چشمه در سطح ظاهر مى شود.معمولاً حرکت گسل باعث مى شود يک سازند غيرقابل نفور مثل شيل ومارن در مقابل يک سازند قابل نفوذ مانند ماسه سنگ وکنگلومرا قرار گيرد.
ماسه سنگ نفوذ پذير است ودر اثر بارندگى اشباع شده وجارى مى شودوشيل پائين آن است غير قابل نفوذ مى باشد.
ودر يک خط قرار گرفتن مخروطهاى آتشفشانى مانند دراسيلندوها و.. نشانه وجود گسل است.